صداي داد و فرياد روز هايم زنگي در گوشم به صدا در مي آورد
فرياد ميزنند كه اينجا ديگر مطعلق به تو نيست... اينكه ديگر تنها و تنها حال برايت باقي مانده ...اين جاده هاي قديم زندگي جاي تو نيست
اما گوش هايم دروازه شده اند براي اين حروف بيگانه ...
قلبم با منطقم سر دعوا دارد ... طوفان درونم وحشتناك سرمازاست ...
.
.
.
زندگيم يخ زده
قعر رویا ها...برچسب : پشت در هاي بسته, نویسنده : 59023o بازدید : 50